(بسم الله الرحمن الرحیم)
تنورش با “کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد” داغ شد. بهمن قبادی فیلمی جنجالی درمورد موسیقی زیر زمینی و افرادی که در ایران به صورت غیر مجاز فعالیت می کنند، ساخت که در کوتاه ترین زمان ممکن برایش تبدیل به یک گرین کارت شد جهت خروج از کشور!
بعد از آن دیگر کوره راه فیلم های ضد ایرانی و ضربه زدن به بدنه کشور به دست خودی ها، تبدیل به بزرگ راهی شد برای تردد کارگردان های متحجر و درمانده تا شانس دیده شدن را با انتقادهای تند به برخی مسائل کوچک جامعه به دست آورند. سنگسار ثریا، شرایط، تهران من حراج و دوشیزگی، برخی از این موارد بودند که تقریبا تمام عوامل آنها ایرانی بوده و تمام پتانسیل های یک فیلم ضد وطنی را دارا بودند.
البته ساخت فیلم های زیر زمینی و نقد های غیر واقعی از فضای کشور انگار برای مسئولان ما مهم نیست چرا که این بزرگ راه “شبه فرهنگی” هنوز هم قابل تردد است و هستند هنرمند نماهایی که گهداری فیلم های آنچنانی علیه کشور و مردم می سازند.
نمونه اخیرش “یک خانواده محترم” بود که هر چند زیر زمینی به حساب نمی امد اما دست کمی از “سنگسار ثریا” و “تهران من حراج” نداشت.
و حالا نوبت کارگردان دیگری رسیده تا شانس خود را در این وادی محک بزند! جعفر پناهی، کارگردانی که به دلیل اعمال مجرمانهاش از فعالیت سینمایی منع شده بود، این روزها دوباره خبرساز شده است، پس از آنکه خبر حضور مستند «این یک فیلم نیست» ساخته مشترک پناهی و میرطهماسب که به صورت زیر زمینی تولید شده در اسکار امسال خبر ساز شد، خبر جدیدی در رسانهها مبنی بر ساختن یک فیلم دیگر از او منتشر شده است. این روزها جعفر پناهی در حال ساخت یک فیلم دیگر است و این بار نیز وی بدون تشریفات قانونی به صورت زیر زمینی در حال کار است.
البته در این چند وقت اخباری مبنی بر صدور پروانه نمایش برای فیلم این کارگردان در رسانه ها منتشر شد اما سرپرست اداره کل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در گفتگو با خبرنگاران گفت: “هیچ پروانه ای برای ساخت فیلم جدید پناهی صادر نشده است چرا که او براساس حکم قضایی ممنوع الکار است.”
نام جعفر پناهی با فیلمسازی زیر زمینی گره خورده است این کارگردان که با ساختن فیلمهایی چون «بادکنک سفید» و «آینه» به شهرت رسیده بود، فیلم دایره را ساخت، این فیلم به صورت غیر مجاز ساخته شده بود و سریعاً هم در آن سوی مرزها با استقبال روبهرو شد. دایره در زمان روی کار بودن دولت اصلاحات ساخته و سیاست تساهل فرهنگی شامل حال فیلم نیز شد و کسی به سازندگان فیلم معترض نشد.
تهران من حراج، اولین فیلم ساخته مشترک زیرزمینی در تاریخ سینمای ایران است؛ فیلمی که با مشارکت استرالیا ساخته شد و اولین تجربه حرفهای کارگردانش گراناز موسوی بود. این فیلم نیز نگاه مستقیمی به روابط قشر متوسط جامعه دارد. در این فیلم نیز نظام اسلامی به عنوان محدود کننده آزادیهای اجتماعی و تفتیشکننده عقاید معرفی میشود. به خاطر این توانست جایزه بهترین فیلم سال کشور استرالیا را از آن خود کند.
اگر شخصی در این کشور ساختمانی را غیرمجاز بسازد، نهادی مانند شهرداری ضمن شکایت از سازنده، وی را جریمه کرده، ساختمان را تخریب یا اصلاح میکند، اما در مورد ساخت فیلم غیر مجاز چه اتفاقی میافتد؟ فیلم هایی مانند تهران من حراج، دایره، «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» و این یک فیلم نیست همگی با عوامل حرفهای ساخته شدهاند، بازیگرانی که در فیلمهای مجاز هم بازی دارند و در بیلبوردهای بزرگ عکسشان را بر سر در سینماها میزنند. کارگردانانی که به راحتی فیلم جدید میسازند و عوامل فنی که سفارشهای جدید میگیرند، سؤالی که باید از مسئولان وزارت ارشاد پرسید این است که آیا یک فیلم سینمایی از ساختمانی غیر مجاز کمتر است که نه جریمهای برای سازندهاش در نظر گرفته میشود و نه مجازاتی برای آنها مد نظر قرار میگیرد؟ چرا کسی از آنها نمیپرسد که شما با علم به اینکه فیلم دارای مجوز ساخت نیست چرا تا آخر با آن بودید و حتی مانند حامد بهداد پاپیون زده و به خاطر اکران «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» در جشنواره کن حاضر میشود. چرا نباید قوانین بازدارندهای در این باره وضع شود؟ فرق کسانی که به صورت قانونی و در حدود مقررات وزارت ارشاد در حال فعالیت هستند و بازیگرانی که حاضر به اطاعت از قوانین نیستند، چیست؟ ادامه روند فعلی باعث رشد بیش از پیش فیلمهای زیرزمینی خواهد شد. آیا وقت آن نرسیده که جلوی این موج رو به افزایش گرفته شود؟
- منبع: جوان